احتمالا ایدهی “ورزشکردن” برای اجدادمان مسخره و ابلهانه بنظر می رسیده است. در طول تاریخ مشاهده میکنیم که داشتن سطحی از فعالیت جسمانی لازمه زنده ماندن و بقا بوده و فعالیت های دیگر تنها جنبه فرعی پیدا میکردهاند. افراد به ندرت وقت خود را بصورت نشسته میگذراندند و به همین دلیل به برنامه تمرینی یا ورزشی درکنار فعالیتهای روزانه خود نیازی نداشتند.
اما با دنیای صنعتی امروزه دیگر افراد برای خوراکشان مجبور به شکار، ماهیگیری یا کار در مزرعه نیستند. همچنین نیاز به پیاده روی یا دویدن طولانی برای رفتوآمد به مکانی، یا قطع درختان برای تهیه آتش یا سرپناهی برای خود نیستیم. بلکه بیشتر ما امروزه درحالت نشسته به کار مشغول میشویم، ازجایی به جای دیگر رفت و آمد میکنیم و حتی در اوقات استراحت درحالت نشسته به سر می بریم. ورزش و تمرینکردن امری مختص به دنیای مدرن محسوب می شود.
رسانه ها همواره می گویند که نه تناسب اندام مناسب و نه معیاری صحیح برای آن در جامعه وجود دارد و اینکه کودکان امروزی از نظر جسمانی فیت و خوش اندام نیستند. واژه “فیتنس” به انطباق و سازش با محیط اطلاق میگردد. فردی با اندام مناسب و فیت در واقع با محیط اطرافش سازگاری خوبی دارد و میتواند به خواسته و نیازهای آن که بطور دائم در حال تغییر است، پاسخ دهد.
بسیاری از افرادی که امروزه از نظر جسمانی منفعل هستند، آنقدری از تناسب اندام برخوردارند که تنها بتوانند به حداقل خواسته و نیازهای محیط اطرافِ راحت و بی دردسرشان پاسخ دهند و نه بیشتر. این ادعا را معمولا می شنویم که میگویند اگر به اندازه کافی انرژی و انقباض ماهیچهای داشته باشی که از پله ها بالا بروی، چمن ها را در آخر هفته کوتاه کنی، سگت را به گردش ببری و برای بازکردن درب ماشین ظرفشویی خم شوی، دیگر دلیل یا نیازی به برنامه ورزشی نخواهی داشت.
اشکال این استدلال عدم توجه به نحوه تکامل بدن انسان و نیاز آن به فعال بودن و استفاده شدن است. اگر از بدنتان استفاده نکنید زودتر از وقت خود روبه زوال و نابودی می رود. بسیاری از بیماری هایی که بلای جان جامعه امروزیمان می شوند علتی جز کم تحرکی جسمانی ندارند.
مشخص است که گسترش بیماری های قلبی و عروقی همانقدر با کمبود تمرین های هوازی همبستگی دارد که با تغذیه ناسالم. کمبود فعالیت های هوازی همچنین مشکلات استخوانی، گوارشی، اعصاب، احساسات، روان و لیست بلندی از بیماری های دیگر را در پی خواهد داشت.